واژه

ادبیات.شعر.مطالب گوناگون.سرگرمی.شعرهای فرزانه طاهری.مطالب دینی.مطالب علمی.دانلود کتاب.دانلودشعر.
کاریکلماتور
  • مردان بزرگ عوض تفنگ باتوپ خودکشی میکنند.
  •  
  • کوشش ماموران آتش نشانی به جایی نرسیدتادلم سوخت.
  •  
  • تنهاتیری که هیچوقت شلیک نمی شودتیرچراغ برق است.
  •  
  • برق نگاهش درتاریکی بدردم می خورد
  •  
  • دهن بین ترین مردم دندانپزشکان هستند.
  •  
  • سرشناس ترین مردم سلمانیهاهستند.
  •  
  • ماهی که هرشب خواب گربه می دیدبه روانپزشک مراجعه کرد.
  •  
  • البته که مدادمدادپاک کن رابه رسمیت نمی شناسد.
  •  
  • ازتعجب شاخ درآوردم حالادیگر به رخت آِویز احتیاج ندارم.
  •  
  • همه ی آدمهاهنگام دنیاآمدن بلیط دوسره می گیرند.
  •  
  • قطرات آب درکشورهای پیشترفته باچترنجات پایین می آیند.
  •  
  • وجودماهی آزاددرآب نشانه ی بودن آزادی درآب است.
  •  
  • هنوزبرسرتاریخ وفاتم باعزرائیل به توافق نرسیده ام .
  •                                                     
  • بدون نصب تابلوهم کسی جرات چیدن گلهای دامنش راندارد.
  •  
  • آنقدرخون دل خوردم تادراکولاشدم.
  •  
  • موهای سرم دایه ای مهربانترازشانه ندارند. 
  •                                   
  • بانوشته هایم دفترم راروسیاه کردم.
  •  
  • چون جشمانش آلبالوگیلاس می چیدند به باغ راهش نمی دادند.
  •  
  • چون تاریخش خوب نبودزیرامضایش جغرافیامی گذاشت.
  •  
  • پلکان ترقی بعضیها برقی است.
  •  
  • قطرات باران مهاجرینی هستندکه ازاقیانوس هارانده شده اند.
  •  
  • لیوان آب خالی ازتشنگی هلاک شد.
  •  
  • دزدیده نگاهش کردم گیرافتادم.
  •  
  • تاریخ من فقط یک سلسله دارد.سلسله ی موی تو...
  •  
  • چنان زمین خوردم که تاآخرعمربایدخودموبتکونم.
  •  
  • هروقت خرما می خورم فراموش میکنم برای روحم فاتحه ببندم.

 

 www.kalamat.loxblog.comhttp://

+نوشته شده در برچسب:کاریکلماتور-عکس فتوکرافت,ساعتتوسط فرزانه |